اثر هشت هفته تمرين واليبال با و بدون پيش پرش بر - دانلود رایگان
دانلود رایگان نيرو و توانايي پاها در دويدن، جهيدن و يا پريدن در بيشتر رشتههاي ورزشي مهم است، ولي اين نکته در برخي از آنها اهميت مضاعف مييابد. براي مثال در واليبال که
دانلود رایگان
اثر هشت هفته تمرين واليبال با و بدون پيش پرش بر اجراء، کوفتگي عضلاني تأخيري و تقلا
چكيده زمينه: در تمريناتپلايومتريك حرکات شبيه سازي شده با مهارتهاي اصلي ورزش مورد نظر با هدف افزايش توان بازيکن بکار برده ميشوند. هدف اين مطالعه، اثر سنجي 8 هفته تمرين پلايومتريک با و بدون مانع کوتاه بر ارتفاع پرش و کيفيت مهارتهاي اسپک و سرويس واليباليستهاي دختر ماهر بود. روششناسي: به روش تصادفي جفت شده، 20 واليباليست زن ماهر 14 تا 27 ساله در دو گروه تمريني با و بدون مانع قرار گرفتند. برنامه تمريني دو گروه مشابه و شامل سه جلسه تمرين 5/1 ساعته در هفته براي 8 هفته بود. در هر جلسه تمريني، 30 دقيقه از وقت به تمرينات پلايومتريک اختصاص مييافت. گروه با مانع اين تمرينات را با استفاده از يک مانع (3 در 3 در 60 سانتيمتري) مقوايي توپر انجام ميدادند. وجود مانع موجب ميشدکه انجام پيش پرش اجباري شده و پرش در محل دقيقتري صورت پذيرد. ميزان کوفتگي عضلاني تأخيري و تقلاي آزمودنيها توسط مقياسهاي تخصصي هفتهاي يک بار اندازهگيري شد تا اطمينان حاصل شود که فشار تمرينات دو گروه مطالعه همسان است. ميزان پرش توسط آزمون پرش سارجنت اصلاح شده و کيفيت مهارت اسپک و سرويس با آزمونهاي تخصصي در دو مرحله پيش و پس از دورهي تمرين اندازهگيري شد. تحليل آماري از طريق تحليل واريانس براي دادههاي مکرر انجام شد. يافتهها: در سه آزمون پرش عمودي، مهارت اسپک، و مهارت سرويس تفاوت بين گروهي و تعاملي گروهها غير معنادار بود (05/0 ≤ P). اين به معناي همساني دو گروه تجربي و شاهد از ابتدا تا انتهاي تحقيق است. به هرحال، تفاوتهاي درون گروهي هر سه آزمون مهارتي معنادار و به معناي پيشرفت معنادار دو گروه بود. در پرش عمودي، گروه با مانع 9/2 و گروه بدون مانع 9/1 سانتيمتر پيشرفت نمود (006/0=P و 66/9=(18و1)F). در انواع اسپک، گروه با مانع حدود 40% و گروه بدون مانع حدود 22% پيشرفت نمود (032/0≥P و 41/5≤(18و1)F). در مهارت سرويس، گروه با مانع 47% و گروه بدون مانع 31% پيشرفت نمود (000/0=P و 96/27=(18و1)F). در طول 8 هفته تمرين، هر دو گروه از حيث تقلا مشابه بودند و تقلايي در حدنسبتاً سخت انجام داده بودند. هيچ يک از مقايسههاي بين گروهي، درون گروهي، و تعاملي براي عامل تقلا معنادار نبود (05/0 ≤ P). از حيث کوفتگي، دو گروه در طول 8 هفته تمرين حداقل کوفتگي ممکن را داشتند. براي اين عامل، فقط مقايسه درون گروهي معنادار بود (006/0=P و 66/9=(18و1)F) و نشان ميداد که در طول تمرينات کوفتگي هر دو گروه کاهش معناداري داشته است. بحث و نتيجهگيري:غير معنادار بودن تفاوتهاي بين گروهي و تعاملي دو گروه نشان از موفقيت محقق در معادل سازي دو گروه شاهد و تجربي در ابتداي تحقيق دارد. بالا بودن سطح تقلا و پايين بودن سطح کوفتگي نيز دلالت بر موفقيت محقق در تنظيم بار جلسات تمريني دارد. نتايج نشان داد که، در هر سه عامل مهارتي، هر دو گروه پيشرفت معنادار داشتند. بنابراين، هر دو سبک تمريني براي مربيان قابل توصيه است. در هر سه عامل مهارتي اندازهگيري شده، گروه تمرين با مانع پيشرفت بيشتري داشت، ولي اين تعامل در سطح 50/0 معنادار نبود. بنابراين، هنوز نميتوان با قاطعيت گفت که استفاده از مانع کم ارتفاع مطلوبتر است. افزايش حجم نمونه و يا حجم و دوره تمريني در مطالعات بعدي ممکن است صحت و سقم اين مدعا را بهتر نشان دهد. واژه هاي كليدي:واليبال، پيشپرش، عملکرد ورزشي، کوفتگي عضلاني تأخيري، تقلاي درک شده. فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: طرحپژوهش عنوان صفحه فصل دوم: مباني نظري و ادبيات پيشينه عنوان صفحه فصل سوم: روششناسي پژوهش عنوان صفحه فصل چهارم: يافتههاي پژوهش فصل پنجم: بحث و نتيجه گيري عنوان صفحه منابع و مآخذ ....................................... 72 فهرست جدول ها عنوان صفحه فهرست شکلها عنوان صفحه فصل اول طرح پژوهش مقدمه 1-1. شرح و بيان مسئلهي پژوهشي 1-2. ضرورت و اهميت پژوهش 1-3. اهداف پژوهش 1-3-1. هدف کلي پژوهش 1-3-2. اهداف جزئي پژوهش 1-4. فرضيه هاي پژوهش دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |