تاثیر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد و دمای سایه - دانلود رایگان
دانلود رایگان به منظور بررسی اثر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد، اجزای عملکرد و دمای سایه انداز گیاهی ژنوتیپهای تریتیکاله (Triticosecal Wittmack) آزمایشی در مزرعهی تحقیقا
دانلود رایگان
تاثیر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد و دمای سایه انداز گیاهی ژنوتیپ های تریتیکاله
به منظور بررسی اثر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد، اجزای عملکرد و دمای سایه انداز گیاهی ژنوتیپهای تریتیکاله (Triticosecal Wittmack) آزمایشی در مزرعهی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال زراعی 93- 1392 طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش خشکی (آبیاری مطلوب، تنش خشکی از مرحلهی گلدهی، تنش خشکی از مرحلهی شیری شدن و تنش خشکی از مرحلهی خمیری نرم)، به عنوان فاکتور اصلی و 5 ژنوتیپ تریتیکاله (رقم سناباد، رقم ET 83-3، لاین شماره 20، لاین شماره 10 و لاین شماره 8) به عنوان فاکتور فرعی بودند که در قالب طرح استریپ پلات و در 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه (P≤ 0.01) به مقدار 30 درصد شد. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تیمارهای تنش خشکی نیز تاثیر معنی داری (P≤ 0.01) بر عملکرد دانه داشتند. اعمال تیمارهای تنش خشکی همچنین سبب کاهش معنی دار تعداد سنبله در واحد سطح (P≤ 0.01) شد به طوریکه تیمارهای تنش خشکی تعداد سنبله در واحد سطح را به میزان 8/34 درصد کاهش داد. اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی برتعداد سنبله در واحد سطح و وزن هزار دانه معنیدار بود. وقتی تریتیکاله در شرایط تنش خشکی قرار گرفت، تعداددانه در سنبله به میزان 49/25 درصد و وزن هزار دانه به میزان 2/22 درصد کاهش یافت. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی بر شاخص برداشت معنیدار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که دمای سایه انداز گیاهی شاخصی مناسب برای تشخیص مقاومت ژنوتیپهای تریتیکاله به تنش خشکی است. در نهایت، لاینهای شمارهی 20 با عملکرد 6423 کیلوگرم در هکتار و لاین شماره 8 با عملکرد 6362 کیلوگرم در هکتار بهترین ژنوتیپ ها در شرایط خشکی در منطقه داراب بودند. کلمات کلیدی: تنش خشکی، دمای سایه انداز، ژنوتیپ های تریتیکاله فهرست مطالب فصل اول: مقدمه فصل دوم: مروری بر پژوهش های پیشین فصل سوم: مواد و روش ها فصل چهارم: نتایج و بحث فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات فهرست جدولها فهرست شکلها فصل اول مقدمه 1-1- پیشگفتار: ایجاد خشکسالیهای پی در پی به دلیل تغییر اقلیم و گرمایش جهانی، عدم یکنواختی بارش را به دنبال داشته و منابع آب را تحت تاثیر قرار می دهد (علیزاده و همکاران،1389). خشکسالی مهمترین عامل تنش زای محیطی بوده که تولید محصولات کشاورزی را محدود می سازد (خدابنده و جلیلیان، 1376). یک سوم ازکل زمینهای دنیا در مناطق خشک و نیمه خشک واقع اند و ما بقی با تغیرات فصلی و محلی آب مواجه می باشند (باتیس وهمکاران، 1973). کشور ایران با متوسط بارندگی 240 میلی متر در سال، جز مناطق خشک و نیمه خشک طبقه بندی شده و نصف زمینهای زراعی آن در این مناطق واقع است (چاسمی و همکاران، 1995). در ایران و در برنامهی پنج ساله ی دوم و سوم توسعه، بخش کشاورزی در اولویت قرار گرفته است اما با این وجود به نظر می رسد تا کنون سیاستهای دولت در بخش کشاورزی و در ارتباط با افزایش محصولات با موفقیت چندانی رو به رو نبوده است (قوشچی، 1379). در میان گیاهان زراعی، غلات از اهمیت خاصی برخوردار بوده و دارای بیشترین میزان تولید و سطح زیر کشت در دنیا می باشند خصوصیاتی مانند سازگاری به شرایط آب و هوایی، عملکرد نسبتا مطلوب ، سهولت نگهداری و حمل و نقل آسان، غلات را به یک منبع مهم و عمده ی غذا برای انسان تبدیل کرده است (امام، 1383).کشور ایران در آینده با کاهش تولید محصولات کشاورزی و به دنبال آن افزایش واردات غلات رو به رو خواهد بود (دین و همکاران، 1992). در نتیجه دستیابی به ارقامی با توانایی رشد و نمو و تولید محصول بالا در شرایط خشک از اهمیت بالایی برخوردار است (رستگار، 1371). تریتیکاله به عنوان یک غلهی ساختهی دست بشر می تواند جایگزین مناسبی برای غلات در شرایط نامناسب محیطی و در سیستمهای کم نهاده باشد (کامپوزانو، 2006 و ارکول و کوهن، 2003). این گیاه دارای خصوصیات مطلوبی مانند تحمل به سرما و خشکی، تحمل به بسیاری از بیماریها، تحمل به شرایط دارای سمیت و یا کمبود عناصر مغذی و کارآیی بهتر جذب فسفر می باشد از طرفی با توجه به کیفیت مطلوب تریتیکاله نسبت به جو و گندم این گیاه بصورت می باشد از طرفی با توجه به کیفیت مطلوب تریتیکاله نسبت به جو و گندم این گیاه بصورت عمده در تغذیه دام و طیور مورد استفاده است و این مزیت به دلیل میزان بالای اسید آمینه لایسین (اسید آمینه گوشت ساز)، نسبت به چاودار و گندم و قابلیت گوارش بالای آن می باشد (واروگیز و همکاران، 1996). در این تحقیق برآنیم به این سوالات پاسخ دهیم که: 1- آیا تنش خشکی می تواند بر عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپ های تریتیکاله تاثیرگذار باشد؟ 2- آیا ژنوتیپهای مختلف تریتیکاله به سطوح مختلف خشکی واکنش متفاوتی از لحاظ دمای سایه انداز نشان می دهند؟ 1- 2- هدف تحقیق: تریتیکاله در مقایسه با گندم از قابلیت رشد بیشتر در شرایط دشوار برخوردار بوده و از دید توقع نسبت به شرایط آب و هوایی و خاک برای پهنههای نا مناسب توصیه می شود. از تریتیکاله به صورت دانه یا علوفه و یا استفادهی دو منظوره و به عنوان رژیم غذایی جایگزین ذرت و سویا در تغذیه دام و طیوراستفاده می شود. این گیاه از نظر خوش خوراکی برتر یا برابر جو بوده و دارای رشد سریعتر نسبت به جو می باشد با وجود مزایای مختلف این گیاه ارزشمند (بخصوص وسعت دامنهی سازگاری به شرایط مختلف آب و هوایی و خاک)، تحقیقاتی زیادی در این زمینه صورت نگرفته است. از طرفی به نظر می رسد که این گیاه می تواند در مناطق جنوبی کشور که در حال حاضر با خشکسالی و بحران آب مواجه است به عنوان جایگزینی مناسب برای ذرت علوفه ای در الگوهای کاشت مطرح شود. با توجه به مطالب گفته شده نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در مورد این گیاه احساس می شود تا اطلاعاتی هر چند ناچیز از تریتیکاله به دست آید و مقدمات تحقیقات آینده را فراهم کند. اهداف کلی در این پژوهش عبارتند از: 1- تعیین روابط حاکم بر اعمال سطوح مختلف تنش خشکی و تغییرات عملکردی دانه در ژنوتیپهای مختلف. 2- تشخیص صفاتی که با اعمال تنش خشکی بیشترین سهم را در افزایش عملکرد دارا می باشد. 3- مشخص کردن بهترین سطح آبیاری و بهترین ژنوتیپ با عملکرد بالاتر در منطقه مورد نظر. 1-3- گیاهشناسی: تریتیکاله گیاهی زراعی از خانواده غلات، تک لپه، با ارتفاع 5/1-1 متر، و دارای ظرفیت بالای تولید بوده که می تواند نقش مهمی را در تامین بخشی از نیاز علوفه ای کشور ایفا کند ( امام،1383). بر اساس زاویه انشعابات ریشه وتوزیع آنها در خاک، تریتیکاله دارای سیستم ریشههای افشان می باشد (احمد و همکاران، 2006). این گیاه خود بارور بوده ولی 10 تا 40 درصد دگر باروری نیز دارد این درصد دگر باروری، استفاده از خاصیت هتروزیس را بدون دو رگ گیری به خودی خود امکان پذیر می سازد گل آذین تریتیکاله سنبله و تا حد زیادی شبیه به سنبله چاودار است و قسمت بالای سنبلهی آن مانند سنبلهی چاودار کرک دار است طول سنبله و تعداد سنبلچه در آن بیشتر از گندم بوده و به 25 تا 40 سنبلچه می رسد در هر سنبلچه 3 تا 5 گلچه و در هرگلچه به طور متوسط 3 دانه تشکیل می شود تولید تجاری تریتیکاله بعنوان اولین غلهی ساخته شده به دست بشر، از سی سال گذشته در دنیا آغاز شده است (کیس وترفاس، 1978). ریخت شناسی تریتیکاله شبیه گندم یا چاودار است تعداد پنجه و طول سنبله تابعی از عوامل ژنتیکی و محیطی بوده و نژادهای حساس به طول روز تعداد پنجهی کمتری نسبت به نژادهای غیرحساس دارند در واریتههای علوفهای تعداد پنجه زیاد صفتی مطلوب به شمار می رود. دانه تریتیکاله شباهت زیادی به چاودار داشته و تا حدود زیادی از دانه گندم هگزاپلوئید کشیدهتر است دانه در تریتیکاله از سه بخش: فرابر، آندوسپرم و جنین تشکیل شده است لایه آلورون در دانهی تریتیکاله بر خلاف لایه آلورون گندم بسیار نا منظم بوده و سلولهای لایه آلورون از لحاظ ضخامت دیوارهها و اندازه تفاوتهای زیادی با هم دارند چروکیدگی دانه در تریتیکاله یک مشکل عمومی بوده که باعث کاهش وزن هکتولیتر و کاهش بازدهی آرد در این گیاه می شود (کاظمی اربط، 1387). 1-4- طبقه بندی: تریتیکالهها از آلوپلوئیدها مشتق شده و از تلاقی گندم و چاودار به وجود آمدهاند و در گروههای اکتاپلوئید، هگزاپلوئید و تتراپلوئید ( اولیه و ثانویه) قرار گرفته و دارای تیپهای پائیزه و بهاره هستند در سال 1875 اولین گزارش مبنی بر تولید هیبرید غیر بارور گندم – چاودار به انجمن گیاه شناسی نیرنبرگ ارائه شد (ویلسون، 1875). با وجود عقیم بودن این تلاقی این گزارش مقدمهی پژوهشهای گستردهای را فراهم کرد، به طوری که ریمپائو درسال 1888 هیبرید بارور گندم- چاودار را به دست آورده و در سال 1890 معرفی کرد (زیلینیسکی، 1974). اولین هیبرید بارور به عنوان تریتیکاله اولیه از تلاقی گندم هگزاپلوئید و چاودار دیپلوئید به دست آمد که حالت اکتاپلوئید داشت (لارتر، 1970). با توجه به این که کروموزمهای تریتیکاله از جنس دو گیاه مختلف است، لذا ممکن است نوعی ناسازگاری ژنتیکی در آن مشاهده شود ثبات میوزی در تریتیکالههای هگزاپلوئید بیشتر از اکتاپلوئیدها است و این به اثر سیتوپلاسم و تجدید سازمان کروموزمها مربوط می شود همچنین تریتیکالههای اولیه دارای مشکلاتی فراوانی مانند: عقیمی، محدود بودن دامنهی سازگاری، حساسیت به طول روز، ریزش دانه، خوابیدگی، پائین بودن کیفیت دانه و آرد هستند و این مشکلات کارشناسان اصلاح نباتات را به تلاش بیشتر برای رفع آنها وادار می کند تلاقی بین یک گونه دیپلوئید و چاودار کار آسانی نبوده و در نتیجه تریتیکاله تتراپلوئید عملا تولید نشده است از طرفی تلاقی بین اتوپلوئیدهای گندمهای دیپلوئید و چاودار به لحاظ کمی تولید دانه و پائین بودن قوهی نامیه با موفقیت چندانی همراه نبود (هولس و اسپورگن، 1974و لارتر، 1970 و زیلینیسکی، 1974 و پلمن، 1978). نتایج این تلاقی بر طبق انتظار عقیم بود ولی در اواخر دهه ی 1930، از طریق مصرف کلشی سین، اکتاپلوئیدهای بارور به دست آمدند (زیلینیسکی، 1974). محصول دانهای تریتیکالههای اکتاپلوئید به دلیل عدم ثبات کروموزمها در مرحلهی میوز، عقیمی نسبی و خصوصیات ضعیف زراعی مقبول محققان واقع نشد و توجهات به تریتیکالههای هگزاپلوئید معطوف گردید (لارتر،1970). در تریتیکالههای اکتاپلوئید ژنوم AB از گندم هگزاپلوئید و در تریتیکالههای هگزاپلوئید از گندم تتراپلوئید به دست آمده است این ژنومها در گندم هگزاپلوئید و تتراپلوئید شبیه به هم نبوده و در کنار هم قرار گرفتن مجدد آنها در ترکیب جدید و همچنین تأثیر سیستوپلاسم گندم هگزاپلوئید باعث برتری این تلاقی می شود و باروری بیشتر، دانههای توپر و ثبات میوزی را به دنبال خواهد داشت محصول این تریتیکالهها از تمام اکتاپلوئیدهای تولیدی تا آن زمان برتر بوده و نزدیک به 30 سال است که محققین کانادایی مطالعات خود را روی تریتیکالههای هگزاپلوئیدمتمرکز کرده اند و در حال حاضر مجموعهی بی نظیری از تریتیکالههای هگزاپلوئید از سراسر دنیا را به صورت هرباریوم در اختیار دارند (پلمن، 1987). 1-5- تاریخچه پیدایش و اصلاح تریتیکاله: تریتیکاله با نام علمی ((Triticosecal Wittmackگیاهی خودبارور با درصد کمی دگرباروری است این غله جدید به دست انسان ساخته شده و در نتیجه تلاقی ژنومهای گندم و چاودار حاصل شده است انواع تجاری آن دارای 42 کروموزم بوده و بیشتر شبیه والد مادری خود یعنی گندم است تا چاودار (کاظمی اربط، 1387 و امام، 1383). نام تریتیکاله مشتق شده از نام علمی گونههای به وجود آورندهی آن بوده و قدمتی 120 ساله دارد (زیلینیسکی، 1974). مطالعات اساسی در مورد این گیاه در سال 1935 در سوئد و توسط مونتزینگ آغاز شد. با کشف مادهی کلشیسین در سال 1937 توسط آیگستی تحول عظیمی در باروری هیبریدهای عقیم گیاهان زراعی ایجاد شد و به دنبال آن وقتی گیاهان حاصل از تلاقی والدینتحت تیمار کلشیسین قرار گرفتند، کروموزمهای آنها مضاعف شده و در نتیجه تریتیکاله بارور حاصل شد (عمار و همکاران، 2004 و قوشچی، 1379 و لارتر، 1974). از نظر مورفولوژیکی تریتیکاله ما بین گندم و چاودار است. بوتههای آن شبیه گندم و خوشههای آن بلندتر از خوشهی گندم و چاودار است ولی شکل کلی سنبله شبیه گندم و به دلیل تعداد زیاد سنبلچه روی سنبله شبیه به چاودار می باشد. شکل دانه شبیه چاودار اما درشتتر از دانه گندم و چاودار است به طوری که وزن هزار دانه آن 50 گرم می باشد (نورمحمدی، 1383). تا اواخر دههی 60 عدم باروری به عنوان یک دلیل عمده عملکرد پائین در تریتیکاله مطرح بود زیرا فقط بعضی از گلچهها در سنبله بارور می شوند. در سال 1968، به طوراتفاقی لاینی کشف شدکه مهمترین ویژگی آن درصد بالای باروری در گلها بود این لاین آرمادیلو نام گرفت و در حال حاضر به طور گستردهای در برنامههای اصلاحی استفاده می شود (قوشچی، 1379). به این ترتیب گام بلندی در تولید تریتیکاله هگزاپلوئید امروزی که از تلاقی آرمادیلوها به دست می آیند برداشته شد که باروری گلچهها، دانه بندی کامل، عملکرد بالا، عدم حساسیت به طول روز، ارتفاع مناسب، زودرسی و کیفیت مناسب غذایی از ویژگیهای لاین آرمادیلو به شمار می رود (وهاب زاده، 1387 و فاندو و داسول، 1990). 1-6- سطح زیر کشت و تولید جهانی: تولید جهانی تریتیکاله از حدود 30 سال پیش آغاز شده و همه ساله به سطح زیر کشت آن افزوده می شود با این وجود تکثیر بسیاری از ارقام در بسیاری از کشورهای جهان در مرحله ی آزمایش یا در مرحلهی اولیه آزمون تولید تجاری است. در سال 2001 سطح زیر کشت تریتیکاله در جهان 9/3 میلیون هکتار، میزان تولید آن در جهان 5/9 میلیون تن و متوسط عملکرد آن در دنیا 3/3 تن برآورد شده است (وهاب زاده، 1379 و کاظمی اربط، 1374). از نظر سطح زیر کشت درصد کاشت تریتیکاله به ترتیب مربوط به قارهی اروپا (78%)، آمریکای شمالی (7%)، آفریقا (6%)، آمریکای لاتین (5%) و استرالیا (4%) می باشد. به دلیل دامنهی وسیع سازگاری ، میزان عملکرد بالا و رشد مطلوب این گیاه در خاکهای غیر حاصلخیز انتظار می رود سطح زیر کشت آن در دنیا افزایش یابد تعدادی از دانشمندان معتقدند که تریتیکاله می تواند در دنیا و در مناطقی که کشت گندم اقتصادی نیست جایگزین این محصول شده و به این ترتیب سطح زیر کشت تریتیکاله در آینده نزدیک به حدود 10 میلیون هکتار خواهد رسید (اسکومند و همکاران، 1984). 1-7- ترکیب شیمیایی و کیفیت غذایی تریتیکاله: یکی از موارد عمدهی مصرف تریتیکاله استفاده از آن به عنوان یک محصول علوفهای در تغذیهی دام و طیور است. شواهد دلالت بر آن دارد که تریتیکاله به دلیل کیفیت مطلوب در تغذیه دام و طیور از گندم و جو برتر است. این مزیت تریتیکاله به واسطه میزان بالای اسید آمینه لایسین (اسید آمینه گوشت ساز) و عنصر فسفر آن نسبت به چاودار و گندم و قابلیت گوارش علوفهای بالای پروتئین آن نسبت به چاودار است (واروگیز و همکاران، 1996). ترکیب شیمیایی و کیفیت غذایی تریتیکاله شبیه به گندم و چاودار بوده و در مقایسه با گندم، ذرت، برنج، چاودار و یولاف از درصد پروتئین بیشتری (حدود 5/13درصد) برخوردار است. مواد معدنی در تریتیکاله بیشتر از گندم بوده و میزان ویتامینی برابر با گندم دارد این دلایل برتری تریتیکاله را نسبت به سایر غلات از نظر کیفیت مواد غذایی ثابت می کند. تریتیکاله باعث افزایش پروتئین در رژیم غذایی دامها می شود. غلظت پروتئین ارقام تریتیکاله به طور میانگین 9/16درصد برآورد شده است در حالیکه این میزان در ارقام گندم، جو و یولاف به ترتیب 5/15،2/14 و 5/12درصد پروتئین بذری است ولی در کل به دلیل بالا بودن عملکرد کل در گندم، یولاف و جو، این محصولات عملکرد بذری و پروتئین بیشتری را نسبت به تریتیکاله تولید می کنند (پنا، 1998). محتوی پروتئین تریتیکاله ارتباط مستقیم باچروکیدگی دانه و در نتیجه عملکرد بالا دارد طوری که در سال 1968 میزان پروتئین در تریتیکاله از 17 درصد با عملکرد 2500 کیلوگرم در هکتار به 13 درصد با عملکرد 8000 کیلوگرم در هکتار در سال 1973 رسیده است (قوشچی، 1379).
1-8- سازگاری: ویژگیهای اختصاصی تریتیکاله موجب می شود تا این محصول در الگوی کشت اراضی درجه ی 2 و 3 و اراضی حاشیهای که کشت گندم از موفقیت چندانی برخوردار نیست به جای گندم توصیه شود اما با توجه به اینکه گندم یک محصول اساسی است به هیچ وجه هدف از گسترش و کشت تریتیکاله جایگزینی آن به جای گندم نخواهد بود (وهاب زاده، 1378 و قدسی، 1383). این گیاه به دامنهی وسیعی از شرایط اقلیمی مختلف سازگار است و این موضوع سبب می شود تا به عنوان یک گیاه شاخص در بین غلات مطرح شود (قوشچی، 1379). تریتیکاله خصوصیات مطلوبی را از والدین خود به ارث برده که سبب افزایش ارزش زراعی و اقتصادی این محصول شده است (الحکیمی و جادرات، 1998). در مناطق مختلف کوهستانی و سردسیر که کشت جو به دلیل سرمای زیاد با مشکل مواجه است تریتیکاله به سبب برخورداری از ظرفیت بالای تحمل سرما و سازگاری به شرایط سخت می تواند به عنوان جایگزینی مناسب کشت شود. همچنین در pH های کمتر از 5/6 (اسیدی) تریتیکاله عملکرد بهتری را نسبت به سایر غلات از خود نشان می دهد (امام، 1390). این گیاه نسبت به گندم pH اسیدی و غلظت بالای آمونیوم را به بهتر تحمل کرده و در زمینهای سنگلاخی و کوهستانی کشت می شود (بایر و همکاران، 1998). در خاکهای اسیدی که گاهی اوقات بالا بودن منگنز شرایط را برای گیاهان سمی میکند، لاینهای تریتیکاله قادر به تحمل غلظت این عنصر از 16 تا 33 ppm بوده که این غلظت برای سایر غلات سمی است (ژانگ و همکاران، 1998 و بوتنارد و همکاران، 1998). تریتیکاله از راندمان مصرف آب بالایی برخوردار است در آزمایشی که در سالهای 1995 تا 1998 و در دشتهای آمریکا به منظور انتخاب گیاهان با راندمان مصرف آب بالا برای کشت علوفه، سنجیدن راندمان مصرف آب و تجمع مادهی خشک روی سه گیاه ذرت، ارزن و تریتیکاله صورت گرفت نتایجی حاصل شد که عبارتند از: تریتیکاله و ارزن مادهی خشک تقریبا برابری تولید کرده و ذرت ماده خشک کمتری نسبت به آنها تولید می کند همچنین راندمان مصرف آب ارزن و تریتیکاله 7/8 کیلوگرم به ازای یک میلیمتر مصرف آب بود که نشان از راندمان مصرف آب بالاتر در تریتیکاله دارد (نیلسن و همکاران، 2006). 1-9- مراحل رشد تریتیکاله: 1-9-1- تجمع ماده خشک: وزن خشک در مراحل اولیه رشد تریتیکاله ناچیز است ولی با ادامهی روند رشد و در طی زمان وزن گیاه افزایش می یابد شرایط اکولوژیکی رشد از مهمترین فاکتورهای تولید مادهی خشک می باشد و معمولا حداکثر وزن خشک دو هفته قبل از برداشت محصول حاصل می شود. تجمع ماده خشک در مراحل اولیه رشد در ارقام قدیمیتر غلات به نسبت بیشتر از ارقام کنونی است اما در ارقام کنونی تجمع ماده خشک در مراحل زایشی به سرعت صورت می گیرد. تجمع مادهی خشک در تریتیکاله و در طی دوره رشد رویشی مشابه چاودار بوده و از گندم سریع تر است. همچنین در مراحل زایشی شبیه گندم و از چاودار سریعتر می باشد این موضوع باعث می شود که تریتیکاله در طول دورهی رشد دارای برتریهایی نسبت به والدین خود می باشد (کوچکی و بنایان اول، 1373). به طور معمول تجمع مادهی خشک در تریتیکاله تا مرحلهی رسیدگی نهایی ادامه می یابد و سریعترین تجمع در مرحلهی طویل شدن ساقه صورت می گیرد و پس از آن کاهش می یابد. حداکثر تجمع مادهی خشک در مرحلهی تشکیل سنبله صورت گرفته و تا مرحلهی رسیدگی شیری ادامه می یابد.کاربرد مناسب و به موقع نیتروژن، فسفر و پتاس می تواند میزان تجمع مادهی خشک برگها و همچنین سرعت تجمع آن را افزایش دهد (امام و نیک نژاد،1373). 1-9-2- توسعهی سطح برگ: سطح برگ عمل دریافت نور و دی اکسید کربن را در گیاهان انجام می دهد و سرعت توسعه سطح برگ تعیین کنندهی سرعت افزایش فتوسنتز در گیاه است. بنابراین توسعه برگ از اهمیت ویژهای برخوردار است. اندازه و گسترش شاخص سطح سطح برگ به عوامل زراعی و اقلیمی مختلف، همچنین عوامل بیولوژیک متفاوت مانند نوع رقم، نوع پنجه زنی و ارتفاع بوته بستگی دارد. در حال حاضر معرفی ارقام پر محصول و جدید و بهبود تکنولوژی زراعی اثر بسزایی بر شاخص سطح برگ در غلات داشته است (کوچکی و بنایان اول، 1373). دوام سطح برگ در تریتیکاله نسبت به گندم بیشتر بوده و عملکرد تریتیکاله به سبب دارا بودن سطح بالای جذب کنندهی نور خورشید از طریق پهنک برگ پرچم و همچنین قسمتهای زیرین ساقههای زیرین و سنبله از اهمیت ویژهای برخوردار است (قوشچی، 1379). 1-9-3- پنجه زنی: پنجه زنی در واقع تولید ساقههای ثانویه در گیاه است و پنجههایی که سنبله تولید می کنند به نسبت متفاوتی در عملکرد نهایی سهیم هستند. پتانسیل تولید پنجه در غلات زیاد بوده و در نتیجهی پنجه زنی گیاه به نحو بهتری از از فضا استفاده می کند. با شروع مرحلهی ساقه دهی، پنجهزنی متوقف خواهد شد (نورمحمدی، 1383). هر عاملی که بتواند رشد رویشی را طولانی کند سبب تحریک تولید پنجه بیشتر خواهد شد. تعداد پنجهها پس از رسیدن به حداکثر تعداد خود کاهش می یابد. کاهش پنجهها در رقمهای مختلف متفاوت می باشد. در ارقامی که می توانند پنجههای بیشتری تولید کنند پنجهها سریع تر و به میزان بیشتری از بین می روند. مدت زمان پنجهزنی تریتیکاله در دماهای پائین طولانیتر بوده و توسعهی بهتر سنبلهها را به دنبال خواهد داشت. آزمایشات نشان می دهد که تریتیکاله نسبت به گندم، جو و یولاف دارای ظرفیت پنجهزنی کمتری است بنابراین بهبود عملکرد در تریتیکاله را می توان به افزایش تعداد دانه در سنبله نسبت داد. ظرفیت پنجهزنی جو بیشتر از تریتیکاله بوده اما اغلب پنجههای موجود در جو نابارور هستند بنابراین بخش عمدهای از توان گیاه صرف تولید پنجههای نابارور می شود که عملا در عملکرد دانه نقشی ندارند در نتیجه عملکرد دانه ی جو به میزان قابل ملاحظهای کمتر از تریتیکاله می باشد (قوشچی، 1379). 1-9-4- رشد دانه: در صورتی که انتقال مواد فتوسنتزی پس از گردهافشانی به صورت مطلوب انجام شود دستیابی به عملکرد دانه بالا را در غلات به دنبال خواهد داشت. رشد کلی دانه در غلات در سه مرحله انجام می شود: 1- تجمع کند مادهی خشک در مدت 10 الی 15 روز پس از گردهافشانی 2- رشد سریع از 15 الی 35 روز پس از گرده افشانی 3- کاهش سرعت رشد دانه تا مرحلهی رسیدن کامل (کوچکی و بنایان اول، 1373). افزایش زود هنگام دما در تریتیکاله موجب کاهش شدید پرشدن دانه و به دنبال آن پائین آمدن وزن تکدانه می شود. این در حالی است که دمای مطلوب در دورهی پر شدن دانه، میانگین سرعت پر شدن دانه را افزایش داده و در نتیجه باعث افزایش وزن تکدانه می شود. تریتیکاله بعد از رسیدگی فیزیولوژیک نسبت به گندم معمولی و دوروم آهسته تر خشک شده و ارقامی که دانههای چروکیده دارند از سرعت و مدت زمان کمتری در تجمع ماده خشک دانه نسبت به دانه چاق برخوردارند و این ارقام نسبت به سایر ارقام از عملکرد مطلوب تری برخوردارند. مطالعه بر روی دو رقم تریتیکاله نشان می دهد که رطوبت دانه از 78 درصد در خلال 6 روز اولیه بعد از گلدهی، سریعا به 15 درصد در 30 روز بعد از گلدهی می رسد و حداکثر وزن خشک و قوهی نامیهی بذرها در 24 تا 26 روز بعد از گلدهی حاصل می شود (بیشنوی، 1974). در بررسی 5 رقم تریتیکاله به منظور ارزیابی تغییرات فیزیولوژیکی مشخص شد که رسیدگی فیزیولوژیک 25 روز پس از گلدهی اتفاق می افتد در این مرحله محتوای رطوبت بذر 45-40 درصد بوده که در مرحلهیرسیدگی نهایی به 18-11 درصد کاهش می یابد. در مرحلهی رسیدگی فیزیولوژیک محتوای نشاسته 5/6- 8/5 درصد و قوهی نامیه بذرها 92-83 درصد می باشد. همچنین آزمایشات نشان می دهد که در ارقام مختلف تریتیکاله حداکثر وزن تک دانه تقریبا 40 روز پس از گلدهی به دست می آید و ارقامی که حداکثر وزن تک دانه را دارند بیشترین عملکرد دانه را نیز به خود اختصاص می دهند. بالا بودن وزن تک دانه نشان دهندهی انتقال بهینه مواد فتوسنتزی در مرحلهی پر شدن دانهها می باشد (قوشچی، 1379). 1-10- اجزای عملکرد: عملکرد دانه در تریتیکاله از سه فاکتور تأثیر می پذیرد که عبارتند از: 1- تعداد سنبله در واحد سطح 2- تعداد دانه در سنبله 3- وزن تکدانه. مطالعات نشان می دهد که تعداد دانه در سنبله به طور محسوسی در تریتیکالههای هگزاپلوئید بیشتر از اکتاپلوئید هاست تعداد دانه در سنبله از اهمیت بیشتری نسبت به وزن تک دانه برخوردار است. طبق تحقیقات انجام شده در شرایط آب و هوایی مدیترانهای تعداد سنبله در هر گیاه و تعداد دانه در هر سنبله از مهمترین اجزای عملکرد می باشند. رشد تریتیکاله همچنین طول سنبلهها در تریتیکاله پس از سنبله رفتن به نسبت از چاودار بیشتر بوده و تعداد سنبلچهها و گلچهها با کاربرد زود هنگام ازت در پایان پنجه زنی تقویت می شود. با بررسی اجزای عملکرد شش رقم تریتیکاله مشخص شد که در میان اجزای عملکرد تعداد دانه در سنبلچه بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه دارد. از طرفی تعداد دانه در سنبلچه نیز در ارقام مختلف به باروری گلچهها در سنبله و انتقال بهینه مواد فتوسنتزی مربوط می باشد. بنابراین انتخاب ارقامی که از نظر وراثت دارای درصد بالایی از باروری گلها و انتقال بهینه مواد فتوسنتزی به سنبلهها هستند، از نظر افزایش عملکرد دانه در ارقام مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است (قوشچی، 1379). 1- 11- عملکرد: تریتیکاله بهاره عملکردی برابر با گندم، جو و یولاف در مرحلهی خمیری دارد علاوه بر این تحقیقات نشان می دهد که تریتیکاله میزان پروتئین خام و نیز عملکرد علوفهای برابر با گندم ، جو و یولاف بهاره دارد متوسط عملکرد تریتیکاله در خاکهای اسیدی، اراضی کوهستانی و مناطق حارهای به طور قابل ملاحظهای بیشتر از گندم نان و دوروم می باشد همچنین مقایسهی تریتیکاله با سایر غلات نشان از برتری عملکرد در تریتیکاله دارد(سیها، 1983). تریتیکاله در مقایسه با سایر محصولات زراعی تحمل بیشتری را درشرایط تنش از خود نشان میدهد (تریتوون و همکاران، 2006). گویینتا و همکارانش (1993)، ژنوتیپهای مختلف تریتیکاله و گندم دورم را تحت رژیمهای مختلف رطوبتی و در شرایط آب و هوایی مدیترانهای ارزیابی کرده و مشاهده کردند که عملکرد دانه در گندم دورم تحت شرایط خشکی، به طور قابل توجهی کاهش یافت در حالیکه کاهش عملکرد در تریتیکاله در مقایسه با تیمار شاهد معنی دار نبود. - چروکیدگی دانه: دانههای تریتیکاله برخلاف دانه گندم چروکیده بوده و این یک مشکل کیفی در برخی از ارقام است که وزن مخصوص دانه و بازدهی آرد را در تریتیکاله بخصوص در مقایسه با گندم کاهش می دهد. رشد دانه در ابتدا و پس از انجام عمل لقاح کاملا طبیعی به نظر می رسد ولی در زمان برداشت فرورفتگیهایی در اندوسپرم دیده می شود. در زمان برداشت و هنگامی که رطوبت دانه به 14 درصد می رسد اندوسپرم دانه تریتیکاله بر عکس اندوسپرم دانه در گندم نان و دوروم شفافیت خود را ازدست داده و کدر می شود. در دانههای چروکیده تغذیه جنین به خوبی صورت نگرفته و میزان جوانهزنی در آن کاهش می یابد (زیلینیسکی، 1974). در مواردی عنوان شده که دلیل چروکیدگی دانه در تریتیکاله از فروریختگی کامل سلولهای لوله پریکارپ ناشی می شود این سلولها توسط اندوسپرم در حال رشد تحت فشار قرار گرفته و پریکارپ به هنگام از دست دادن رطوبت چروکیده شده و در نقاط مشخصی از لایه آلورون جدا می شود، سطح بیرونی پریکارپ قابل مشاهده شده و در نتیجه دانه حالت چروکیده به خود می گیرد (قوشچی، 1379). درصد پروتئین در تریتیکاله، با چروکیدکی دانه همبستگی دارد لذا مقدار قابل توجه پروتئین در تریتیکالههای اولیه گمراه کننده است و با چاق شدن دانه در تریتیکالههای ثانویه پروتئین به میزان قابل توجهی کاهش می یابد (متزگر، 1974). - خوابیدگی بوته: حساسیت زیاد تریتیکالههای اولیه به خوابیدن به طور قابل توجهی از پذیرش آن توسط کشاورزان کشورهای مختلف جهان جلوگیری می کرد و این مسأله در مناطقی که طول روز بیشتر و در نتیجه رشد طولی ساقه زیاد است تشدید می شود (زیلینیسکی، 1974). محققین انتظار دارند با بهبود مقاومت به خوابیدگی بوته، عملکرد را در ارقام تریتیکاله افزایش دهند لذا با انتقال ژن پاکوتاهی از گندم می توان به طور قابل توجهی ارتفاع بوته در تریتیکاله و در نتیجه خوابیدگی را در آن کاهش داد (قوشچی، 1379). - جوانه زنی قبل از برداشت: وجود مقادیر بالای آنزیم آلفا- آمیلاز در دانههای تریتیکاله جوانه زنی قبل از برداشت را در بذرها تریتیکاله تشدید می کند. فعالیت این آنزیم در مراحل نهایی رشد و برداشت از شرایط زراعی و جوی تاثیر می پذیرد. به موازات فعالیت آنزیم آلفا- آمیلاز جوانه زنی قبل از برداشت افزایش می یابد و این مشکل در مناطق حارهای که رسیدگی با بارندگی همراه است محسوس تر می باشد. میزان این آنزیم در دانههای چروکیده بیشتر از دانههای چاق است تریتیکاله از حساس ترین غلات به جوانه زنی قبل از برداشت محسوب شده و حتی ممکن است قبل از برداشت با وجود عدم بارندگی جوانه بزند (امام، 1383). 1-12- اهمیت بررسی تأثیر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد غلات در منطقه: بسیاری از مناطق ایران و بخصوص مناطق جنوبی (شهرستان داراب)، با کمبود بارندگی و یا آب آبیاری در زمان پرشدن غلات روبهرو است این مساله همچنین با کاهش عملکرد همراه است بنابراین انجام مطالعاتی برای بهبود عملکرد در این شرایط وکشت گیاهان مقاوم به خشکی در اولویت قرار می گیرد. از طرفی گیاه تریتیکاله دارای مزایای نسبی شامل : امکان استفاده دو منظوره بصورت مصرف دانهای و علوفهای برای دامها، امکان استفاده نانوایی به صورت مخلوط با آرد گندم، تحمل بیشتر به تنشهای محیطی غیرزنده (سرما، خشکی، شوری)، تحمل بیشتر به تنشهای زنده محیطی(آفات و بیماریها شامل : پاخوره، زنگ زرد، سیاهک و خسارت کمتر سن گندم)، قدرت رقابت اکولوژیکی بیشتر با علفهای هرز به دلیل داشتن رشد سریع و ارتفاع بوته بلندتر، تطابق بیشتر به خاکهای فقیر به دلیل داشتن سیستم ریشه ای قوی و نیاز کودی کمتر نسبت به گندم، مناسب کشت و کار در شرایط دیم، جایگزین مناسب برای ذرت در الگوهای کاشت و ... می باشد. مطالعه وضعیت دما در اندامهای مختلف ژنوتیپهای مقاوم به خشکی و رابطه آن با برخی ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی، می تواند به عنوان شاخصی مهم در ارزیابی ژنوتیپهای مقاوم به خشکی تریتیکاله مورد استفاده قرار گیرد. دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |