دانلود رایگان


اندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از - دانلود رایگان



دانلود رایگان پایان نامه اندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از سوی شیخیه همدانی

دانلود رایگان
اندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از سوی شیخیه همدانیاندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از سوی شیخیه همدانی
مقدمه: شیخیه به گروهی از شیعیان امامیه گویند که در پاره ای اعتقادات از نظرات شیخ احمد احسایی پیروی کرده و به واسطه شرایط اجتماعی دوران آغاز این نظریات و مخالفت ها و نفی و اثبات علماء، به صورت فرقه ای در میان شیعیان اثنی عشری در آمدند. این گروه را به واسطه انتساب به مؤسس و نظریه پرداز آن، شیخ احمد احسایی (رجب 1166ـ ذیقعده 1241) که در اصطلاح شیخیه او را شیخ جلیل می نامند[1] به نام شیخیه نامیده و بدین نام معروف گردیده اند.[2] اگرچه در ابتدا و در زمان خود شیخ احمد، چنین تقسیم و جدایی میان شیعیان نبود ولی به تدریج با شکل گرفتن گفتمان خاص و تقریر نظرات شیخ احمد، توسط شاگردان و پیروان وی، رفته رفته گروهی که معتقد به افکار و نظریات شیخ احمد بودند، به صورت فرقه ای خاص و جدا از سایر شیعیان شناخته شده و عنوان شیخیه به آن گروه اطلاق گردید که به این جدایی و نام گذاری در آثار سید کاظم رشتی اشاره شده است و در دلیل المتحیرین گفته است علت نامیدن ایشان به شیخیه پیروی از شیخ احمد است[3] . در مقابل، به سایر شیعیان بالاسری می گفتند و این نام از آنجا نشأت گرفته بود که شیعه نماز خواندن در بالاسر قبور مطهر معصومینb را جایز می شمارد در حالی که پیروان شیخ احمد آنرا حرام می دانند و لازم می دانند نمازگزار در پشت سر قبر، به گونه ای که قبر مطهر را در پیش رو دارد، نماز بخواند و اقامه نماز در بالای سر قبور مطهر معصومینb را حرام می دانند.
البته این اختلاف یکی از موارد فرعی اختلاف بین علماء شیعه و پیروان شیخ احمد احسایی بود که در ادامه اجمالاً به ذکر این موارد خلاف و عقاید خاص ایشان، اشاره خواهیم نمود. اما برای بررسی اینکه چرا و چگونه این جدایی در میان شیعیان رخ داد و مسائلی که تنها می توانست در حد یک اختلاف تئوری و نظریه ی علمی در میان علمای شیعه باشد و چون سایر اختلافات نظری در حوزه های علمیه مورد بحث قرار گیرد، منشاء پیدایش فرقه ای در میان شیعه گردیده و موجبات درگیری و نزاع های اجتماعی طی سالیان متمادی را فراهم آورد، مسأله ایست که در بررسی سیر تاریخی و روند شکل گیری این فرقه و نیز دقت در شرایط زمانی و اجتماعی خاص تکوین این فرقه روشن خواهد شد که ارتباط مستقیم با موضوع بحث ما در این رساله ندارد و لذا تنها در این فصل اشاره ای به آن خواهیم نمود.
تاریخ پیدایش در دوران حکومت صفویان در ایران، علماء شیعه دارای منزلت و اعتبار اجتماعی و سیاسی شدند و اگرچه این اهمیت موجب ارتقاء و پیشرفت علمی حوزه ها و شکوفایی علوم و نظرات علمی در میان دانشمندان شیعه شد ولی باعث صف بندی ها و جبهه گیری های زیاد در بین علماء نیز گردید و هر روز به بهانه طرح نظریه و برداشتی از دین، گروهی مورد حمله سایرین قرار می گرفتند که این شیوه غلط، موجب وارد آمدن خسارات زیاد به فضای علمی حوزه ها گردید و بسیاری از انرژی ها و توان علمی بزرگان، در مسیر جنگ فرقه ها هزینه شد. یکی از فتنه های بزرگ حوزه علمیه شیعه در نجف ـ پایتخت علمی تشیع، جریان جدال میان اخباریون و اصولیون بود که در سالهای پایانی قرن دوازدهم و آغازین سالهای قرن سیزدهم، بیشترین نزاع بین این دو گروه اتفاق افتاد و با نوشتن کتابهای زیاد در این سالها بر علیه اخباریون این دعواها رواج یافت[4] و در دورانی که کم کم این جنگ به نفع اصولیون ادامه پیدا می کرد و فضای علمی به گونه ای شده بود که اخباریون مهجور و مغلوب می شدند، شیخ احمد احسایی یکی از علمای شیعه با گرایشات تند اخباری در حوزه علمی شیعه ظهور کرد که با او مخالفت های زیادی شد. حتی بعضی علماء حکم به تکفیر او دادند.[5]
شیخ احمد با این رویکرد علمی و امتزاج آن با مشرب عرفانی به بیان و تبیین متفاوتی در بعضی حوزه های اعتقادی پرداخت که موجب نظرات متفاوت و متضادی از سوی علمای شیعه هم عصر خود گردید. بعضی او را فرزانه و عالمی بی همتا می پنداشتند و نظرات او را بدیع دانسته و شرح و توضیح می دادند و گروهی او را تکفیر و خارج از دین معرفی می کردند. افرادی چون سید کاظم رشتی که شاگرد و مرید شیخ بود او را می­ستود مثل این تعابیر: شیخ جلیل و عالم نبیل فهو الشیخ احمد بن زین الدین ابراهیم بن صغیر بن واغر بن راشد بن دهیم بن شمروخ ال صغر المسیطرفی الاحسائی وحید عصر و یگانه دهری که اخذ کرده است علوم را از معدنش و برداشته است از منبعش که عبارت باشد از ائمه اطهار b و این علوم در خوابهای صادق و نومهایی صالح از ائمه هدی علیهم السلام به آن جناب می­رسید و شبهه و ریبی در این نیست که شیطان بصورتهای مبارکه ایشان متصور نمی­تواند شد و خود را به ایشان مشتبه نمی­تواند نمود ... [6] همانگونه که تصریح کرده ایشان اعتقاد دارند شیخ علوم را از اهل بیت گرفته و نقل کرده است و در عالم خواب علوم را از ائمه گرفته و به قولی علم او اکتسابی از استاد به طریق متعارف نبوده و از اصل آن به طریق کشف و شهود دریافت کرده و در همین بیان به یک ایراد و اشکال احتمالی هم پاسخ می­دهد و آن اینکه ممکن است کسی بگوید خواب است و در خواب ممکن است شیطان بر انسان ظاهر شده و نظراتش را به انسان القاء کند. وی در اینجا می­گوید که شیطان نمی­تواند به صورت ائمه طاهرینb درآید و بنابراین خوابهای شیخ احمد احسایی همه صحیح و قول ائمه به او بوده است که در خواب بیان نموده­اند. که البته اثبات اینگونه ادعاها مشکل و حتی بعضاً دچار خدشه است. و در جای دیگر به صورتی مبالغه آمیز بیان می­کند که: آن جناب در علم عروض سمیر و در علم موسیقی عدیم النظیر بود در علم نحو استاد اهل آن فن بود چنانکه سیبویه در نحو و خلیل در صرف از تلامیذ او شمرده می­شدند و در علم معانی و بیان مقننن و صاحب تاسیس و در علم نجوم علمایی آن را رئیس می­بودند. چنانکه بیان فرمود از احکام نجوم مسائلی را که بر اهل آن مخفی و غیر معلوم بود و .... در علم فقه اعلم فقها و مجتهدین و صاحب قوه قدسیه و ملکه الهیه و مطلع بر جمیع فتاوی و اقوال بود و... و همچنین در علم کلام و حکمت عملیه و نظریه و اقسام آن اصولاً و فروعاً متفق علیه کلست که نه از گذشتگان کسی بر او سبقت یافته و نه از آیندگان احدی بر آن مقام تواند رسید ...[7] و یا علمایی هم چون حاج محمد ابراهیم کلباسی معتقد بود: اینکه علمایی شیخ احمد را بیرون از راه تشیع می پندارند، ناشی از دو عامل است:
1. آسان فهم نبودن برخی نظرات شیخ
2. تندروی های هر دو گروه موافق و مخالف که برخی اوقات با آگاهی هم همراه نیست.[8]
مرحوم کلباسی بعد از مرگ شیخ در اصفهان سه روز عزای عمومی اعلام می کند و در مقابل کسانی چون ملا محمد تقی برغانی از علماء صاحب نفوذ قزوین، که شیخ احمد را تکفیر و بر علیه او اقدام می نماید و موضع مخالف می گیرد.[9] و برخی علمای معاصر او شیخ را تکفیر کردند بواسطه نظریه او در خصوص معاد یا غلو و سایر مطالب که به نقل کتاب قصص العلما: شهید ثالث (ملا محمد بورغانی) ملا محمد جعفر استرآبادی، ملا آقای دربندی شریف العلما، آقا سید ابراهیم شیخ محمد حسین صاحب فصول، شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر بلکه اکثری از فقهاء عصر ایشان را تکفیر نموده­اند...[10] . به نظر برخی حسادت و انگیزه های بشری به واسطه استقبال از شیخ موجب تکفیر او گردید که موقعیت برخی را به خطر انداخت. [11] که البته این نظر جانبدارانه، غیر صحیح و تهمتی بیش نیست.
ولی به هر حال این تقابل نظرات موجب شهرت روز افزون شیخ احمد گردید و سفر او به ایران، به واسطه اختلاط دین و سیاست در ایران و استفاده پادشاهان از علماء و نیز به هم ریختگی اوضاع دوران قاجار، در زمان فتحعلی شاه قاجار مقدمه شهرت و مقبولیت شیخ احمد احسایی در ایران شد.[12] به علاوه طرح مطالب جدید و نظرات بدیع در بعضی مسائل از جمله: معاد، اعتقاد به امام زمانf و شیعه کامل از سوی شیخ احمد موجب پیدا شدن گروهی از مریدان وی به عنوان شارحان نظریات شیخ گردید که کم کم رنگ فرقه و گروهی خاص به خود گرفت و مقدمه پیدایش دو فرقه جنجالی و حادثه ساز پس از شیخ احمد گردید.
بابیه و شیخیه که هر دو گروه، اعتقادات خود را منتسب به نظریات شیخ احمد احسایی و برگرفته از آراء او می دانستند، به شدت با یکدیگر مخالف بوده و در رد یکدیگر کمال سعی را می نمودند. در این میان شیخیه بیشتر خود را پیرو آثار و افکار شیخ می دانستند و اصولاً ایشان را به واسطه ی انتساب به شیخ احمد احسایی بدین نام می شناسند. اما آیا خود شیخ قصد ایجاد گروه و فرقه ای جدید و با گفتمان مشخص داشته یا خیر؟ آنچه به نظر می رسد، این است که او چنین نکرده و در دوران حیاط او چنین فرقه سازی هایی نشده است و صرفاًً بیان نظراتی علمی بوده است. اگرچه در مقابل، بعضی شخص شیخ را مؤسس و بنیان گزار فرقه شیخیه می دانند و خود شیخیه هم بر این امر اصرار دارند و نظر برخی محققین هم این مسئله را تایید می کند که شیخ احمد خود را شیخ دانست، فخر کرد، خود را شیعه خالص نامید و دیگران را گمراه و به تدریج ریاست شیخ احمد تثبیت شد. [13] در مقابل گروهی از محققین و مستشرقین بر این باورند که تردیدی نیست که شیخ هرگز خیال این را که مؤسس مکتبی متمایز باشد، نکرده است. [14] در هر صورت تا زمان حیات شیخ احمد چنین دسته بندی در میان شیعه بوجود نیامده بود و عملاً بعد از مرگ شیخ با ترویج و توضیح افکار و نظرات شیخ توسط شاگردان و جانشینان وی گروهی با گفتمان مشخص بنام شیخیه پدیدار گردید.
بعد از مرگ شیخ احمد در سال 1241 هجری قمری، شاگردان او در حلقه درس سید کاظم رشتی گرد آمده و به تبیین و تفسیر افکار و نظرات او پرداختند. سید کاظم رشتی(1212ـ 1259 هـ.ق) به واسطه ی موقعیت خویش در بین سایر شاگردان شیخ، سمت جانشینی و مرجعیت پیروان شیخ را یافت. سید کاظم مورد احترام شیخ بود به گونه ای که شیخ احمد به سید رشتی بسیار احترام می­کرد و تا او در مجلس درس حاضر نمی شد به درس گفتن شروع نمی کرد پس از وفات شیخ احمد پیروان وی بی اختلاف کلمه سید رشتی را نایب مناسب وی و پیشوای خویش دانستند ...[15] وی که در آن هنگام جوانی بیش نبود، در حالی زعامت پیروان شیخ احمد در کربلا را به دست گرفت که تعداد زیادی از شاگردان شیخ ـ که از بزرگان مجتهدین و ریش سفیدان علماء بودند ـ در حوزه علمیه نجف و کربلا دارای موقعیت و محفل درس و صاحب جایگاه اجتماعی بودند ولی به واسطه ی صراحت و شجاعت سید کاظم رشتی در بیان عقاید خاص شیخ احمد و محکم تر بودن او در پذیرش و بیان اعتقادات و افکار شیخ، این سید رشتی بود که عملاً پیشوایی مریدان شیخ احمد احسایی را عهده دار شد. او با توجه به اقامتش در کربلا، از ایام خاص حضور شیعیان در کربلا در جهت تبلیغ و گسترش افکار شیخ احمد استفاده کامل برده و از مناسبت هایی چون عاشورا، عرفه، اربعین و غدیر که از همه ی بلاد، شیعیان در کربلا گرد هم می آمدند، در راستای این هدف، استفاده برده و کارهای فراوان می نمود و کم کم در بلاد مختلف اسلامی چون هند و حجاز و شام و ایران، طرفدارانی پیدا کرد. علاوه بر این، درگیری های سیاسی آن دوران و تنش میان امپراطوری عثمانی و دولت استعمارگر انگلیس هم، فضای بهتری برای کار سید فراهم می آورد. چرا که عثمانی ها در دوران اقتدار خود با فعالیت های شیعیان، به شدت مقابله می کردند و در این دوران که انگلستان قصد جدا کردن عراق از عثمانی را داشت، به شکل های مختلف از جمله مسائل دینی و طایفه ای و اختلافات بین مذاهب برای رسیدن به این هدف استفاده می کرد. از طرف دیگر به واسطه تبلیغ بعضی از روحانیان نزدیک به دربار قاجاریه و نیز دوستی سید کاظم با تبعیدیان ایران ـ که به عراق فرستاده می شدند ـ شاهزادگان قاجار به شیخیه تمایل پیدا کردند و افکار شیخ احمد در میان درباریان ایران طرفدارانی پیدا کرد.[16] در نهایت همه ی این عوامل، موجب گسترش افکار شیخیه، خصوصاً در ایران گردید.
همزمان با زعامت سید کاظم رشتی ـ دو خاندان علمی در منطقه تبریزوآذربایجان نیز افکار وتعالیم شیخ احمد را نشر می دادند که به شیخیه آذربایجان نامبردار گردیدند. خاندان ثقه الاسلام که فرزندان میرزا شفیع از شاگردان شیخ احمد بودند. همچنین خاندان حجت الاسلام میرزا محمد مامقانی که او نیز از شاگردان شیخ احمد بود و سه پسر او و یکی از نوه های او سلسله اهل علم در این خاندان را تشکیل می دادند که سالها در آن دیار به تبلیغ تشیع با دیدگاههای شیخ احمد مشغول بودند و هر یک صاحب تالیفات و کتبی در این مسیر می باشند و علی رغم اختلافات جزئی در برخی مطالب همه این علما جزو شیخیه آذربایجان شمرده می شوند. با کشته شدن سید کاظم رشتی در سال (1259هـ ق) انشقاق دیگری در میان پیروان شیخ احمد بوجود آمد یکی از شاگردان سید کاظم بنام شیخ حسن گوهر در کربلا ریاست شیخیه را بر عهده گرفت و مدعی جانشینی سید کاظم گشت و پیروانی هم از جماعت شیخیه اطراف او را گرفته و بعد از او هم میرزا محمد باقر اسکوئی و فرزندان وی این سلسله را ادامه دادند که با نوشته شدن کتاب احقاق الحق توسط میرزا موسی اسکوئی به شیخیه احقاقی معروف گردیدند که امروزه بیشتر در کویت مستقر بوده و مرکز فعالیتهای ایشان است.[17]
از سوئی دیگر در دیاری دورتر یکی دیگر از شاگردان مقرب سید کاظم بنام حاج محمد کریم خان کرمانی عَلَم جانشینی اورا بر افراشت و رهبری شیخیه کرمان را بر عهده گرفت و با نفوذ اجتماعی و قدرت اقتصادی که بواسطه خانواده خود داشت به ترویج افکار شیخ و سید پرداخت و موقعیت خویش و شیخیه را استحکام بخشید و بعد از او هم این سلسله در فرزندان وی ادامه یافت تا در سال (1358هـ ش) با ترور و قتل عبد الرضا خان که رهبری شیخیه کرمان را بر عهده داشت این منصب به سید علی موسوی یکی از شاگردان ابوالقاسم خان ابراهیمی رسید که قبل از آن هم بعنوان نماینده و وکیل رهبران شیخیه کرمانی در جنوب عراق فعالیت می کرد هم اینک نیز بعنوان مرجعیت و رهبر ایشان محل مراجعات شیخیه کریم خانیه از کرمان و عراق است.[18]

1. مشکور، دکتر محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 266
2. محمد کریم خان کرمانی، هدایه الطالبین، ص 85
3. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین، ص 13
1. آل طالقانی، سید محمد حسن، شیخیه...، ص 39
[5]. مدرسی چهار دهی، مرتضی، شیخیگری بابیگری، ج 1، ص 31
[6]. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین. ص 13
[7]. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین. ص 16-19
2. مدخل احسایی، دایرۀ المعارف بزرگ اسلامی، ج 6، ص 664
3. کربن، مکتب شیخی، ص 32
[10]. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص 44
[11]. کربن، مکتب شیخی، ص 32
[12]. آل طالقانی، سید محمد حسن، شیخیه...، ص 229
[13]. مدرسی جهار دهی، مرتضی، شیخیگری بابیگری، ج 1، ص 36
[14]. کربن، هنری، مکتب شیخی، ص 2
[15]. رضانژاد، عز الدین، مجله انتظار، سال دوم، شماره چهارم، ص 270
[16]. آل طالقانی، سید محمد حسن، شیخیه...، ص 47.
1. سایت ندای حق www.nadayehagh.com
2. اظهارات فرزند عبدالرضاخان، حجة الاسلام ابراهیمی، تیر ماه 1391، مسجد شیخیه کرمان.
فصل اول: کلیات... 2
مقدمه:3
تاریخ پیدایش.... 4
فرقه های شیخیه. 11
1. شیخیه آذربایجان. 12
تاریخ پیدایش.... 12
عقاید شیخیه آذربایجان. 15
2. شیخیه کرمان. 17
الف) تاریخ پیدایش.... 17
ب) بزرگان. 20
ـ حاج محمد کریم خان کرمانی(1225ـ 1288هـ. ق)20
ـ حاج محمد خان کرمانی(1263ـ 1324 هـ. ق)22
ـ حاج زین العابدین خان کرمانی(1276ـ 1360 هـ. ق)23
ـ حاج ابوالقاسم خان کرمانی(1314ـ 1389 هـ. ق)23
ـ حاج عبدالرضا خان ابراهیمی(1340ـ 1401 هـ. ق)24
ـ سید عبدالله موسوی(1317ـ 1288 هـ. ق)24
ـ سید علی موسوی.. 25
ج) عقاید شیخیه کرمانیّه. 25
3. شیخیه همدان. 26
الف) تاریخ پیدایش.... 26
ب) بزرگان. 28
ـ میرزا محمد باقر همدانی (1239 ـ 1319 هـ.ق)28
ـ میرزا ابوتراب نفیسی کرمانی.. 30
ج) عقاید. 30
فصل دوم:شیخیه کرمان وهمدان وعقائدآنان. 32
مدخل.. 33
1ـ اصول دین:35
2ـ معاد. 36
3ـ معراج.. 39
4ـ غلو در خصوص ائمهb. 41
5ـ رکن رابع. 43
فصل سوم:رکن رابع در اندیشه شیخیه کــــرمانی.. 46
مقدمه. 47
پیشینه تاریخی.. 48
رکن رابع از دیدگاه شیخ احمد احسائی:50
رکن رابع از دیدگاه سید کاظم رشتی:52
رکن رابع از دیدگاه حاج محمد کریم خان کرمانی:54
رکن رابع از دیدگاه حاج محمد خان کرمانی:60
رکن رابع در دیدگاه جانشینان حاج محمد خان کرمانی:68
فصل چهارم:نقدهای شیخیه همدان برشیخیه کرمان. 74
مقدمه:75
الف: بدعت بودن این ادعا. 75
ب: مطرح ساختن خویش و دعوت به خود. 76
ج: تفسیر های ذوقی و برداشتهای سطحی از آیات و روایات... 77
رکن رابع در نظر شیخیه همدان:79
نقدهای شیخیه همدان بر وحدت ناطق.. 82
نتیجه گیری:100
ملحقات:نقدهای شیعه بررکن رابع.. 103
مقدمه:104
نیابت عامه در زمان غیبت کبری.. 105
1ـ ادله ولایت فقیه:106
الف ـ دلایل عقلی:106
فهرست منابع. 115


دریافت فایل
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید




اندیشه رکن رابع


مکتب شیخیه کرمان


نقد آن از سوی شیخیه همدانی


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه